قاعدهاي در دنياي مديريت است که ميگويدبا افرادتان همانطوري رفتار کنيد که دوست داريد آنها با شما آنگونه رفتار کنند.» با اين حال، بهترين مديران دنيا به راحتي اين قاعده را زير پا ميگذارند و به گونهاي رفتار ميکنند که انتظار ندارند کارمندانشان آنگونه رفتار کنند. مثلا اگر آنها افرادي رقابتي و عاشق رقابت کردن با ديگران هستند از کارکنانشان توقع ندارند که عاشق رقابت باشند يا اگر دوست دارند در ملأعام مورد تشويق قرار گيرند، اصراري ندارند که افرادشان را هم در برابر ديگران تشويق کنند.
مديران بزرگ سعي ميکنند بهگونهاي رفتار کنند که خود کارکنان دوست دارند با آنها رفتار شود. مديران بزرگ با اين رويکرد در عمل براي کارمندانشان ارزش قائل ميشوند و استعدادهاي رفتاري منحصر به فردي را براي هر کدام در نظر ميگيرند. با اين همه بعضي از مديران در مقابل اين رويکرد مديران بزرگ، با اين استدلال مقاومت ميکنند که توجه کامل به نيازهاي منحصربهفرد هر کارمندي غيرممکن است. اين استدلال تا حدي درست است چرا که به سختي ميتوان با هر کارمندي به شکلي منحصر به فرد رفتار کرد و آن هم به اين دليل که ظاهر افراد کمکي به شناسايي نيازهاي خاص و فردي آنها نميکند. اما مديران بزرگ براي حل اين مساله، راهحل فوقالعادهاي دارند: پرسيدن. آنها بهطور مداوم از کارمندانشان درباره اهداف، دلايل خروج از شغل قبليشان، جنبههاي مثبت شغل کنوني و توقعاتشان از مديران ميپرسند. آنها از افرادشان ميپرسند دوست دارند چطور مورد تقدير قرار گيرند، چه چيزهايي در ذهنشان ماندگار ميشود، دوست دارند چه رابطهاي با مديرشان داشته باشند و دوست دارند چطور به آنها کمک شود.
مديران بزرگ با جمعآوري و پردازش اين حجم قابل توجه اطلاعات براي هر کدام از کارمندان يک پوشه جداگانه ايجاد کرده و رفتار و برخوردشان با هر کدام از آنها براساس اين اطلاعات تنظيم ميکنند. بر اين اساس، هيچ راه و روش واحد و حتمي براي برخورد با همه کارکنان وجود ندارد و بدون داشتن اين اطلاعات، مديران مانند افراد نابينا با کارمندانشان برخورد خواهند کرد. آري، مديران بزرگ با جمعآوري اطلاعات کافي درمورد افراد و آگاهي يافتن از نقاط قوت آنها و تبديل استعدادها به عملکرد دست به کارهاي بزرگ ميزنند. جمله هر کس استثنايي است» معناي دومي نيز دارد و آن اينکه با هر کس بايد بهعنوان يک استثنا رفتار کرد. بر اين اساس، هر کارمندي داراي و تفسير خاص خود، از دنياي پيرامونش است و بنابراين هر کارمندي توقعات خاص خود را از مديرش دارد. برخي کارمندان از مديرشان توقع دارند که آنها را به حال خود بگذارند و به آنها اجازه دهند تا خودشان هر جور که صلاح ميدانند کارها را انجام دهند، درحاليکه برخي ديگر از مديرشان توقع دارند که هر روز کارشان را چک کند و به آنها توجه داشته باشد و اگر اشتباهي داشتهاند آن اشتباه را به آنها گوشزد کند. علاوهبر اين بعضيها دوست دارند از آنها در برابر ديگران ستايش شود؛ درحاليکه برخي ديگر دوست دارند بهطور خصوصي از آنها تقدير شود. آري اين چنين است که مديران بزرگ، محبوب تمام کارکنان هستند کارکناني با نگرشها، خلقيات و انتظارات متفاوت و گاه متناقض.
منبع: کتاب Great Managers Break The Rules
دارند ,مديران ,رفتار ,دوست ,کارمندانشان ,کارمندي ,دوست دارند ,هر کارمندي ,با اين ,به آنها ,مديران بزرگ
درباره این سایت