محل تبلیغات شما

تيم‌سازي براساس راهبردهاي سازمان

پيوند زدن اهداف کارکنان با راهبرد‌هاي شرکتي و سازماني يکي از واقعيت‌هاي غيرقابل انکار و هميشگي در دنياي کسب‌و‌کار است که براي موفقيت سازمان‌ها و شرکت‌ها امري حياتي است و مديران و رهبران سازمان‌ها و شرکت‌ها به هيچ عنوان نبايد در مورد اين پيوند زدن دچار غفلت و کم‌کاري شوند. بنابراين اگر مديران مي‌خواهند يک هدف براي سازمان‌شان کاملا ملموس و مرتبط به نظر برسد لازم است که آن را با اهداف و آرمان‌هاي بزرگ‌تري که در سرتاسر سازمان پذيرفته شده و جريان دارند پيوند بزنند و در اين حالت وظيفه و کارکرد اصلي مديران و رهبران سازمان عبارت است از تسهيل و تسريع اين پيوند و ارتباط.

در واقع يک استراتژي يا راهبرد عبارت است از يک‌سري موقعيت‌ها و شرايط مطلوب که قرار است شکل بگيرند و همچنين تعريف و مشخص‌سازي چگونگي تحقق آن شرايط و موقعيت‌ها. با اين همه مديران بايد آگاه باشند که لازم است استراتژي‌هاي‌شان را به اهداف خردتر و قابل درک‌تري تقسيم کنند که در نهايت آنها را در مسير درست و مطلوب قرار مي‌دهند. در اين شرايط تمام اهداف تعيين شده در سازمان بايد در دايره وسيع‌تري به نام راهبرد سازماني» تعريف شده و با آن پيوند بخورند. حال سوال اينجاست که اين کار، چگونه و از چه طريقي قابل اجراست؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت که براي اين کار لازم است نگرش‌ها و پيام‌هايي که سازمان قرار است به بيرون صادر کند مشخص شود. شما به‌عنوان رهبر يک سازمان بايد به روشني و با شفافيت تمام به همه نشان دهيد که سازمان‌تان چه رسالتي بر عهده دارد و به چه مقصدي مي‌خواهد برسد. در دوره برنامه‌ريزي راهبردي نيز اين رسالت به اجزاي کوچک‌تري تبديل شده و به‌صورت نقشه راه درمي‌آيد تا کارکنان با کمک آن بتوانند دست به اقدام بزنند که اين اقدامات مي‌توانند با توجه به خرده اهدافي که از يک هدف کلي منشعب شده‌اند معنا و مفهوم پيدا کنند.

در واقع يک يا چند هدف کلي از هر راهبرد منشعب شده و در عين حال به‌عنوان منبع الهام و سرچشمه گرفتن اهداف جزئي‌تر عمل مي‌کنند و اين‌چنين است که شما مي‌توانيد اهداف مشخص و ملموسي را براي تک‌تک کارکنان‌تان تعريف کرده و آنها را به سمت ارائه بهترين عملکرد هدايت کنيد. چند سال پيش در يک دوره زماني چندماهه به‌عنوان برنامه‌ريز راهبردي براي يک شرکت طراحي فضاهاي سبز خانگي و اداري کار مي‌کردم که براي ساليان طولاني در زمينه طراحي و اجراي پروژه‌هاي ساخت و بازسازي باغ‌ها و باغچه‌ها در ابعاد کوچک فعاليت کرده بود، اما ناگهان تصميم گرفت تا حوزه کاري‌اش را گسترش دهد و به‌عنوان يک شرکت ارائه‌دهنده خدمات فضاي سبز شهري فعاليت کند که اين هدف بزرگ در نوع خود چيزي فراتر از يک راهبرد توسعه‌اي صرف بود.

مي‌دانستم که ما بايد براي هر کدام از بخش‌هاي سازمان اهدافي را تعيين و ابلاغ کنيم که ارتباط مستقيمي با راهبرد جديد شرکت براي فعاليت در حوزه فضاي سبز داشته باشد. به همين منظور از واحد محصولات بسته‌بندي و مصرفي شرکت خواستيم تا اهداف جديدي را براي توسعه خط توليدش به ما اعلام کند. همچنين واحد خدمات مشتريان شرکت را نيز موظف ساختيم تا خدمات جديدي را براي ارائه به مشتريان پيشنهاد دهد، حتي بخش خودمان يعني برنامه‌ريزي راهبردي را نيز وادار کرديم تا اهداف جديدي را در قالب نقشه راه براي تحقق راهبرد جديد فضاي سبز تعيين و ارائه کند. در قالب اين تلاش‌ها و اقدامات پس از آن بود که تمام ارکان شرکت به‌خوبي توانستند مشخص کنند شرکت در آينده به چه حوزه‌هايي ورود خواهد کرد و چه ادغام‌هايي را با چه شرکت‌هايي صورت خواهد داد و براي هر کدام از اين موارد چه راهکارها و اقداماتي را خواهد انديشيد.

در مرحله بعد براي هر کدام از اين اقدامات و تمهيدات يک‌سري خرده اهداف و پيشنهادهاي عملي در نظر گرفته و همچنين مشخص شد که چه اقدامي در چه محدوده زماني مشخص بايد انجام پذيرد و ضرب‌الاجل‌هاي مربوط به هر اقدام و تحقق هر هدف مشخص شد. در آن زمان ما براي هر کدام از بخش‌هاي ادغام، اجراي برنامه و گسترش دامنه کسب‌و‌کارمان هدف‌گذاري‌هاي دقيق و جدول زماني مدوني پيش‌بيني کرده بوديم. جالب آنکه تمام آن اهداف و برنامه‌ها کاملا با هم در ارتباط بوده و در قالب يک طرح راهبردي جامع تعريف شده بودند؛ طرحي به نام فعاليت در حوزه فضاي سبز.» آن زمان در آن شرکت، همه به خوبي مي‌دانستند که در چه جهتي حرکت و چه هدف يا اهدافي را دنبال مي‌کنند و در راستاي پياده‌سازي کدام راهبرد گام برمي‌دارند. در نتيجه اهداف و برنامه‌هاي پيشنهادي واحد برنامه‌ريزي راهبردي شرکت براي تمام کارکنان و واحدهاي مختلف شرکت داراي معنا و مفهوم بود و آنها کليت برنامه‌ها و اهداف پيشنهادي ما را در ارتباط با اهداف پيشنهادي خودشان مي‌پنداشتند و اين‌چنين بود که تمام اين اهداف و برنامه‌ها با رسالت و ماموريت سازمان پيوندي ناگسستني پيدا کرده بود.

به‌طور کلي، هنگامي که شما اهدافي را تعيين مي‌کنيد بايد ابتدا مطمئن شويد که مي‌توانيد به خوبي آنها را از مسير استراتژي به هدف و از هدف به عمل عبور دهيد و در عين حال بتوانيد براي کارکنان توضيح دهيد که هر کدام از آن اهداف چگونه و تا چه حد با راهبرد کلان سازمان يا شرکت‌تان پيوند دارد. شما با اين شفاف‌سازي و اطلاع‌رساني باعث مي‌شويد تا کارکنان‌تان نسبت به کاري که انجام مي‌دهند و انرژي و تلاشي که در شرکت صرف مي‌کنند احساس خوبي داشته باشند و کارشان را کاري معنادار و مفيد بدانند و خود را به‌عنوان جزئي از يک کل قدرتمند احساس کنند.

منبع : HRM

پيامدهاي بدرفتاري در محيط كار

شگفتي آفريني ، يك تاكتيك خوب براي مذاكره

هيچ روش واحدي براي برخورد با همه کارمندان وجود ندارد

اهداف ,يک ,شرکت ,سازمان ,هدف ,بايد ,هر کدام ,کدام از ,و در ,اهداف و ,شده و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها